پایان یک آغاز
هیچ وقت Ùراموش نخواهم کرد، روزی را Ú©Ù‡ به دنبال یک مطلب بودم، اگر اشتباه نکنم سال 85 بود، Ú©Ù‡ وارد انجمن شبگرد با صÙØÙ‡ نارنجی معروÙØ´ شدم، به خوبی به یاد دارم، Ú©Ù‡ اولین دوست من در اینجا اشکان بود Ùˆ هنوز هم هست، Ú©Ù‡ بسیار من را راهنمایی کرد Ùˆ بعد از آن Elit عزیز. Ùˆ دوستان دیگر مثل im4n Ùˆ s7az2mm
Capture3.JPG
از زمانی Ú©Ù‡ این خبر را شنیدم دنبال کلماتی Ù…ÛŒ گردم، Ú©Ù‡ بتوانم اØساسم را بیان کنم، البته چند Ù‡Ùته قبل Ú©Ù… Ùˆ بیش Ù…ÛŒ دانستم Ú©Ù‡ دیر یا زود این اتÙاق خواهد اÙتاد.
خاطرم هست، همیشه به دنبال این بودم Ú©Ù‡ هر طور شده، زØمات دوستانی Ú©Ù‡ اینجا بی دریغ برای من به شخصه زØمت کشیده شده بودند، را در Øد توانم جبران کنم، متوجه اضاÙÙ‡ شدن بخش اخبار شدم، به خاطر دارم Ú©Ù‡ بدون پرسش شروع به گذاشتن خبر در بخش اخبار کردم، تا با iNJECTOR گرامی آشنا شدم،
با همراهی Ùˆ هم Ùکری ایشان پایه های این بخش را هر روز Ù…Øکتر از قبل کردیم، چون بخش نو پایی بود Ùˆ البته دوستان شبگردی بسیار ریز بین Ùˆ Øساس بودند، بسیار دقت کردیم تا اخباری را در اینجا بگذاریم، Ú©Ù‡ مناسب جایگاه شبگرد Ùˆ شبگردی باشد. البته همیشه یاد آوری های دوستان Ùˆ بزرگان را همراه خودم داشتیم:
Ú©Ù… Ú©Ù… با iNJECTOR ØŒ برای بخش قوانین خاص اینجا را تدوین Ùˆ تنظیم کردیم، تا اینجا نظم در خوری داشته باشد. در هر صورت در این چند سال تمام تلاش خودم را به شخصه Ùˆ با همراهی دوستان دیگر داشتم تا این بخش Ù…Ùید واقع شود.
هد٠من از ایجاد این پست Ùقط یاد آوری خاطرات شخصی خودم نبود، در پست پایان شبگرد هم اکنون دوستان بسیاری هستند Ú©Ù‡ به دنبال راهییند، تا نگذارند شبگردی Ú©Ù‡ بی شباهت به خانه آنهاست Ùˆ اعضای آن نیز همانند، خانواده تا بسته شود. این نهایت علاقه Ùˆ همدلی آنها را Ù…ÛŒ رساند.
این Øس را کاملا درک Ù…ÛŒ کنم، همانند زمانی است Ú©Ù‡ شب عیدی، صاØبخانه به مستاجرش بگوید، Ú©Ù‡ باید تا قبل از عید خانه را خالی Ú©Ù†ÛŒ Ùˆ بروی!!!ØŒ اما اینجا یک تنÙاوت بزرگ اØساس Ù…ÛŒ شود، انگار صاØبخانه هم خودش مستاجبر بوده Ùˆ باید کلید را بدهد Ùˆ برود.
غم اندوهی Ú©Ù‡ هم اکنون وجود بسیاری از ما را در خود گرÙته وص٠شدنی نیست، تک تک پست های این انجمن برگ های از خاطرات ماست، شاید هیچ کس به درستی Ùˆ راستی نتواند Øس قلبی Ù…Øمد را درک کند، شاید هیچگاه هیچ کس Ù†Ùهمد در دل او Ú†Ù‡ گذشت Ùˆ Ù…ÛŒ گذرد. کسی Ú©Ù‡ همانند یک برادر بزرگ تمام تلاشش این بود Ùˆ هست، Ú©Ù‡ ما بتوانیم مسیر درستی را در زندگی پیش بگیریم، کسی Ú©Ù‡ تلاش کرد کوله بار تجربه Ùˆ دانش خود را بی هیچ چشمداشتی به ما ارزانی کند، برادر بزرگی Ú©Ù‡ گاهی سنگ صبور بسیاری از ما بوده Ùˆ هست، با این Ú©Ù‡ خودش دلی پر خون از روزگارش داشت. همچون دیواری Ù…ØÚ©Ù…ÛŒ Ú©Ù‡ در بسیاری از نا ملایمت ها برای بسیاری ایستادگی کرد، در Øالی Ú©Ù‡ خودش پشتیبانی نداشت.
در وص٠مØمد، Øمید، امیر Øسین، اشکان ها Ùˆ... خیلی های دیگر هر Ú†Ù‡ بگوییم شاید کاÙÛŒ نباشد Ùˆ نخواهد بود.
اما امروز از همگی شما خواهشی دارم، Ùˆ آن این است Ú©Ù‡ در این روز های پایانی سال Ùˆ البته شمارش معکوسی Ú©Ù‡ برای شبگرد هر Ù„Øظه به عقب Ù…ÛŒ رود، بیایید روز های خوشی را خاطره کنیم، بیایید از خاطرات چندین ساله روزهای تلخ Ùˆ شیرینی بگوییم Ú©Ù‡ در اینجا ساعت ها Ùˆ روز ها در کنار هم سپری کرده ایم، چیزی یاد گرÙتیم Ùˆ یاد دادیم، بیایید کاری کنیم، Ú©Ù‡ با خاطره ای خوش یکدیگر را رهسپار ادامه زندگی کنیم، بیایید لبخند را دوباره به لبان خودمان باز گردانیم Ùˆ زمانی Ú©Ù‡ تØویل سال Ù…ÛŒ شود Ùˆ یا مقلب القلوب را Ù…ÛŒ خوانند همگی به شبگرد Ùˆ شبگردیان Ùکر کنیم Ùˆ هیچگاه آن را از یاد نبریم Ú©Ù‡ از کجا شروع کردیم، به امید روزی Ú©Ù‡ دوباره در کنار هم خواهیم بود، دوباره در این پایان آغازی خواهیم داشت.
هر آتشی هر چقدر هم بزرگ پر نور Ùˆ گرما بخش باشد، روزی تبدیل به خاکستر خواهد شد، اما شبگرد همانند ققنوسی است، Ú©Ù‡ تک تک ما بال Ùˆ پرهای آن را Ø´Ú©Ù„ داده ایم Ùˆ اکنون Ú©Ù‡ این ققنوس بزرگ در آتش اÙروخته شده Ù…ÛŒ سوزد، دیری نخواهد شد Ú©Ù‡ تبدیل به خاکستری Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ به دست باد در همه جا پخش Ù…ÛŒ شود، اما روزی Ù…ÛŒ رسد Ú©Ù‡ این خاکستر از جای جای عالم هستی دوباره باز خواهد گشت Ùˆ از آن خاکستر ققنوسی دیگر متولد خواهد شد. به امید آن روز.
تقدیم به تمامی زØمتکشانی Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ شناسم Ùˆ دوستانی Ú©Ù‡ هیچگاه سعادت شناخت آنها را نداشتم.
هیچ وقت Ùراموش نخواهم کرد، روزی را Ú©Ù‡ به دنبال یک مطلب بودم، اگر اشتباه نکنم سال 85 بود، Ú©Ù‡ وارد انجمن شبگرد با صÙØÙ‡ نارنجی معروÙØ´ شدم، به خوبی به یاد دارم، Ú©Ù‡ اولین دوست من در اینجا اشکان بود Ùˆ هنوز هم هست، Ú©Ù‡ بسیار من را راهنمایی کرد Ùˆ بعد از آن Elit عزیز. Ùˆ دوستان دیگر مثل im4n Ùˆ s7az2mm
Capture3.JPG
از زمانی Ú©Ù‡ این خبر را شنیدم دنبال کلماتی Ù…ÛŒ گردم، Ú©Ù‡ بتوانم اØساسم را بیان کنم، البته چند Ù‡Ùته قبل Ú©Ù… Ùˆ بیش Ù…ÛŒ دانستم Ú©Ù‡ دیر یا زود این اتÙاق خواهد اÙتاد.
خاطرم هست، همیشه به دنبال این بودم Ú©Ù‡ هر طور شده، زØمات دوستانی Ú©Ù‡ اینجا بی دریغ برای من به شخصه زØمت کشیده شده بودند، را در Øد توانم جبران کنم، متوجه اضاÙÙ‡ شدن بخش اخبار شدم، به خاطر دارم Ú©Ù‡ بدون پرسش شروع به گذاشتن خبر در بخش اخبار کردم، تا با iNJECTOR گرامی آشنا شدم،
با همراهی Ùˆ هم Ùکری ایشان پایه های این بخش را هر روز Ù…Øکتر از قبل کردیم، چون بخش نو پایی بود Ùˆ البته دوستان شبگردی بسیار ریز بین Ùˆ Øساس بودند، بسیار دقت کردیم تا اخباری را در اینجا بگذاریم، Ú©Ù‡ مناسب جایگاه شبگرد Ùˆ شبگردی باشد. البته همیشه یاد آوری های دوستان Ùˆ بزرگان را همراه خودم داشتیم:
Ú©Ù… Ú©Ù… با iNJECTOR ØŒ برای بخش قوانین خاص اینجا را تدوین Ùˆ تنظیم کردیم، تا اینجا نظم در خوری داشته باشد. در هر صورت در این چند سال تمام تلاش خودم را به شخصه Ùˆ با همراهی دوستان دیگر داشتم تا این بخش Ù…Ùید واقع شود.
هد٠من از ایجاد این پست Ùقط یاد آوری خاطرات شخصی خودم نبود، در پست پایان شبگرد هم اکنون دوستان بسیاری هستند Ú©Ù‡ به دنبال راهییند، تا نگذارند شبگردی Ú©Ù‡ بی شباهت به خانه آنهاست Ùˆ اعضای آن نیز همانند، خانواده تا بسته شود. این نهایت علاقه Ùˆ همدلی آنها را Ù…ÛŒ رساند.
این Øس را کاملا درک Ù…ÛŒ کنم، همانند زمانی است Ú©Ù‡ شب عیدی، صاØبخانه به مستاجرش بگوید، Ú©Ù‡ باید تا قبل از عید خانه را خالی Ú©Ù†ÛŒ Ùˆ بروی!!!ØŒ اما اینجا یک تنÙاوت بزرگ اØساس Ù…ÛŒ شود، انگار صاØبخانه هم خودش مستاجبر بوده Ùˆ باید کلید را بدهد Ùˆ برود.
غم اندوهی Ú©Ù‡ هم اکنون وجود بسیاری از ما را در خود گرÙته وص٠شدنی نیست، تک تک پست های این انجمن برگ های از خاطرات ماست، شاید هیچ کس به درستی Ùˆ راستی نتواند Øس قلبی Ù…Øمد را درک کند، شاید هیچگاه هیچ کس Ù†Ùهمد در دل او Ú†Ù‡ گذشت Ùˆ Ù…ÛŒ گذرد. کسی Ú©Ù‡ همانند یک برادر بزرگ تمام تلاشش این بود Ùˆ هست، Ú©Ù‡ ما بتوانیم مسیر درستی را در زندگی پیش بگیریم، کسی Ú©Ù‡ تلاش کرد کوله بار تجربه Ùˆ دانش خود را بی هیچ چشمداشتی به ما ارزانی کند، برادر بزرگی Ú©Ù‡ گاهی سنگ صبور بسیاری از ما بوده Ùˆ هست، با این Ú©Ù‡ خودش دلی پر خون از روزگارش داشت. همچون دیواری Ù…ØÚ©Ù…ÛŒ Ú©Ù‡ در بسیاری از نا ملایمت ها برای بسیاری ایستادگی کرد، در Øالی Ú©Ù‡ خودش پشتیبانی نداشت.
در وص٠مØمد، Øمید، امیر Øسین، اشکان ها Ùˆ... خیلی های دیگر هر Ú†Ù‡ بگوییم شاید کاÙÛŒ نباشد Ùˆ نخواهد بود.
اما امروز از همگی شما خواهشی دارم، Ùˆ آن این است Ú©Ù‡ در این روز های پایانی سال Ùˆ البته شمارش معکوسی Ú©Ù‡ برای شبگرد هر Ù„Øظه به عقب Ù…ÛŒ رود، بیایید روز های خوشی را خاطره کنیم، بیایید از خاطرات چندین ساله روزهای تلخ Ùˆ شیرینی بگوییم Ú©Ù‡ در اینجا ساعت ها Ùˆ روز ها در کنار هم سپری کرده ایم، چیزی یاد گرÙتیم Ùˆ یاد دادیم، بیایید کاری کنیم، Ú©Ù‡ با خاطره ای خوش یکدیگر را رهسپار ادامه زندگی کنیم، بیایید لبخند را دوباره به لبان خودمان باز گردانیم Ùˆ زمانی Ú©Ù‡ تØویل سال Ù…ÛŒ شود Ùˆ یا مقلب القلوب را Ù…ÛŒ خوانند همگی به شبگرد Ùˆ شبگردیان Ùکر کنیم Ùˆ هیچگاه آن را از یاد نبریم Ú©Ù‡ از کجا شروع کردیم، به امید روزی Ú©Ù‡ دوباره در کنار هم خواهیم بود، دوباره در این پایان آغازی خواهیم داشت.
هر آتشی هر چقدر هم بزرگ پر نور Ùˆ گرما بخش باشد، روزی تبدیل به خاکستر خواهد شد، اما شبگرد همانند ققنوسی است، Ú©Ù‡ تک تک ما بال Ùˆ پرهای آن را Ø´Ú©Ù„ داده ایم Ùˆ اکنون Ú©Ù‡ این ققنوس بزرگ در آتش اÙروخته شده Ù…ÛŒ سوزد، دیری نخواهد شد Ú©Ù‡ تبدیل به خاکستری Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ به دست باد در همه جا پخش Ù…ÛŒ شود، اما روزی Ù…ÛŒ رسد Ú©Ù‡ این خاکستر از جای جای عالم هستی دوباره باز خواهد گشت Ùˆ از آن خاکستر ققنوسی دیگر متولد خواهد شد. به امید آن روز.
تقدیم به تمامی زØمتکشانی Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ شناسم Ùˆ دوستانی Ú©Ù‡ هیچگاه سعادت شناخت آنها را نداشتم.
Comment